معنی مخزن جوهر پرینتر

حل جدول

مخزن جوهر پرینتر

تونر

کارتریج


جوهر پرینتر

کارتریج


پرینتر

چاپگر


مخزن

انبار، محفظه

خزانه

فرهنگ معین

پرینتر

(پِ تِ) [انگ.] (اِ.) دستگاه خروجی رایانه که اطلاعات نوشتاری یا نگاره ای را بر سطح کاغذ یا مواد دیگر چاپ کند، چاپگر. (فره)


مخزن

(مَ زَ) [ع.] (اِ.) گنجینه، انبار. ج. مخازن.، ~ کتاب محلی که در آن کتاب ها را در قفسه ها و دولاب ها به ترتیب چینند، گنجینه.

لغت نامه دهخدا

مخزن

مخزن. [م َ زَ] (ع اِ) گنجینه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). جای جمع کردن مال. جای نهان کردن مال و گنجینه. انبارخانه و خزانه و پوته و جای ذخیره. ج، مخازن. (ناظم الاطباء):
در گنج خانه ٔ ازل و مخزن ابد
هر دو نه جوهرند ولی نام جوهرند.
ناصرخسرو.
ریاحین بخش باغ صبحگاهی
کلید مخزن گنج الهی.
نظامی.
قزوینی تبری داشت و هر شب در مخزن نهادی و در محکم ببستی. (منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلن ص 149).
- مخزن الاسرار، مخزن اسرار. جای نهادن رازها. (ناظم الاطباء):
مرا چون مخزن اسرار گنجی
چه باید در هوس پیموده رنجی.
نظامی.
مایه ٔ درویشی و شاهی درو
مخزن اسرار الهی درو.
(مخزن الاسرار چ وحید ص 35).
- مخزن کتاب، قسمتی از کتابخانه که کتاب ها را در آن نگاهداری میکنند و مخصوصاً مخزن در مورد کتابهای خطی و نفیس استعمال میشود.فرهنگستان ایران گنجینه را معادل این کلمه پذیرفته است.

گویش مازندرانی

جوهر

گوهر، جوهر، وجود، نفت، مرکب، جوهر

فارسی به عربی

مخزن

خزان، خزن، دبابه، ذخیره فنیه، قاموس المعانی، قنبله، مجله، مخبا، مخزن، مستودع، نافوره، ینبوع

عربی به فارسی

مخزن

دولا بچه , گنجه خوراک , خوراکی , ابدار خانه , شربت خانه , مخصوص لوازم سفره , انباره , انبار کردن , ذخیره کردن , انبار , مخزن , انبار کالا , انبار گمرک , بارخانه

فرهنگ عمید

جوهر

هر نوع مادۀ رنگی که در رنگ‌رزی و تولید مواد غذایی کاربرد دارد،
مایع رنگی صنعتی که در تولید نوشت‌افزار کاربرد دارد،
استعداد و شایستگی،
حقیقت،
اصل و خلاصۀ چیزی،
(فلسفه) [جمع: جواهر، مقابلِ عرض] آنچه قائم‌به‌ذات باشد،
[جمع: جواهر] [قدیمی] هریک از سنگ‌های گران‌بها مانند الماس، زمرد، یاقوت، فیروزه، و مروارید که بیشتر برای زینت به کار برده می‌شود،
[قدیمی، مجاز] درخشش، جلا،
* جوهر بوره: (شیمی) =اسیدبوریک
* جوهر سرکه: (شیمی) =اسیداستیک
* جوهر فرد: (فلسفه) [قدیمی] ذره که قابل تجزیه نباشد، جزء لایتجزا،
* جوهر گوگرد: (شیمی) =اسیدسولفوریک
* جوهر مورچه: (شیمی) =اسیدفرمیک

کلمات بیگانه به فارسی

مخزن

انبار، انباشتگاه، اندوختگاه

واژه پیشنهادی

مخزن

بونکر

معادل ابجد

مخزن جوهر پرینتر

1773

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری